اردیبهشت 92 و مسافرت
بازم رفتیم شمال .... این دفعه مامان جون و باباجون هم با ما اومدن .... مامان جون موقع ناهار برای اینکه سر آناهید خانم رو گرم کنه تا بذاره ما ناهار بخوریم یه استخوان داد دستش و آناهید هم با اون کلی سرگرم شد
آناهید مشغول خوردن استخوان جوجه کباب (27-2-92)
بعدش یه گاو اومد که ما خواستیم آناهید و گاو باهم عکس یادگاری بگیرن که این شد نتیجه اش
ولی بعدش حالش خوب شد و مثل خانم خوشگل ها بازی میکرد برای خودش
تو این عکس هم دندونای بالای آناهید معلومه ....
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی