آناهید جونمآناهید جونم، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 16 روز سن داره

آناهید ... ایزدبانوی آبها

بازگشت بعد از سکوت طولانی .....

1393/4/10 13:39
نویسنده : مامان آناهید
527 بازدید
اشتراک گذاری

بازم مدرسه ام دیر شد ..... اونقدر مطلب ننوشته دارم که اگر بخوام همه رو با جزئیات بگم میشه سنگ بزرگ و از قدیم هم گفتند سنگ بزرگ نشانه نزدن است اینه که من سعی میکنم قورباغه ام رو کوچیکش کنم تا بتونم قورتش بدم ... آخرین مطلبم قبل از این مربوط به تولد دسته جمعی یکسالگی بود که 7 تیر 92 برگزار شد ولی من مطلبش رو تو بهمن ماه نوشتم و الان هم که دارم این مطلب رو مینویسم آناهیدم دو سال و یک ماه و 10 روزشه .... بازم تولد دسته جمعی دو سالگی گرفتیم امسال 6 تیر که قول میدم بنویسم در موردش .... اما اول باید مطالب مهم سال گذشته رو بنویسم در چند پست آینده ....

القصه ....

بعد از عمل آناهید یک هفته مرخصی گرفتم تا پیش آناهید بمونم و قرار بود از روز شنبه 5 مرداد فرزانه خانم برگرده سرکارش و چون بعد از مدتها میخواست برگرده و پیش آناهید بمونه خواستم روز اول من هم خونه باشم تا آناهید کم کم دوباره عادت کنه و روز یکشنبه دوباره برگشتم سر کار و بالاخره بعد از 8 سال قراردادم هم درست شد و رسمی شدم J تا 10 مرداد که سن آناهید یک سال و یک ماه و اندی هست 6 تا دندون داره 2 تا بالا و 4 تا پایین البته دندونهای نیش بالا هم به زودی در خواهند آمد... آناهید مامان هنوز هم راه نمیره ..... ولی شیرین کاریهاش موقعی که من کتلت درست میکنم ادای منو درمیاره و یا وقتی دستم رو به قابلمه برنج میزنم اونم دقیقا کار منو تکرار میکنه .

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)